شاید شما هم خیلی وقت‌ها در دنیای اطراف خود با افرادی سروکار داشته‌اید که اقداماتی انجام داده‌اند یا اظهارنظرهایی کرده که در ذهن خود این عبارت را بکار برده‌اید: چه اعتماد به نفسی . گفتن این عبارت از طرف شما کنایه از یک نوع ادعای بزرگتر از حد و اندازه‌های آن فرد و یا اظهارنظر خام و غیرکارشناسانه اما صریح و سریع‌الاعلام را دارد و ناخودآگاه خیلی وقتهاست که پشت‌بند عبارت بالا، ته دلمان می‌گوییم خدا به خیر بگذراند این یک نمونه بسیار شایع از توهم‌زدگی افراد در دنیای اطراف ماست. در یک سازمان، دسته‌ای از کارمندان یا مدیرانی است که سابقه و شایستگی و مهارت اندکی دارند اما دارای اعتماد به نفس کاذب و سرشار در زمینه‌های مختلف یا به عبارتی توهم‌زده هستند. بررسی این افراد موضوع بحث این کتاب می‌باشند که با ارائه و بررسی 10 نوع توهم مدیریتی شامل «توهم دانشمندی(آگاهی)»، «توهم توانمندی»، «توهم صاحب‌اختیاری»، «توهم خودبرتربینی»، «توهم سخنوری»، «توهم پذیرش»، «توهم سهل‌پنداری»، «توهم جاماندن از سایرین»، «توهم بادکنکی» و «توهم ترسیدن»، به تبعات این توهمات در سازمان و جامعه پرداخته است. آنچه در مطالب این کتاب آمده است حاصل دغدغه‌هایی است که نویسنده در طی سالهای متمادی در سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف در برخورد با افراد در سطوح مختلف سازمانی داشته است. شاید برداشت نگارنده تا قبل از جستجو، مطالعه و واکاوی دقیق‌تر و نگارش این کتاب از موضوع توهم تنها یک نوع اختلال رفتاری بوده و بیشتر بر این باور بوده که افراد متوهم با این نوع اختلالات رفتاری تنها سبب آزار روحی و روانی سایرین هستند اما به طرز شگفت انگیزی متوجه تبعات سوء بسیار وسیع‌تر آن در محیط‌های کسب‌وکار نیز شده است. نکته قابل توجه اینکه، موضوع توهم لزوماً محدود به سازمان‌ها و محیط‌های کسب و کار نیست و به کل جامعه قابل تعمیم بوده و البته تحلیل و آسیب‌شناسی آن به شکل تخصصی در حیطه مطالعات متخصصان علوم اجتماعی می‌باشد.